کلام از توصیف کوثر هستی عاجز است. حضرت زهرا (س) در ادبیات دینی ما ایرانیان، جان خلقت، گوهر آفرینش، ناموس دین و الگوی تمام عیار بشریت است. او تنها کسی است که خالق جهان، او را به لقب «خیر کثیر» مفتخر ساخته است.
خیر کثیر در ادبیات دینی به معنی چشمه زلال و زاینده معرفت، عشق،حقیقت و اشراب همیشگی نعمت و معنویت و جریان و سریان حیات طیبه و روح امید و بالندگی در زمین و ضمیر است.
حضرت فاطمه (س) روح نبوت، جان امامت، پاسدار ولایت و نقطه کانونی پرگار حاکمیت دین است. شیوه نگاه و رفتار پیامبر با او، حکایت از رسالت سنگین و میراث بزرگ حضرت زهرا و نقش آفرینی آن نگین آفرینش در مهندسی رفتار آدمیان تاریخ است.
زهرا (س) نه تنها هدیه خداوند به پیامبر رحمت و محبت است؛ بلکه او بزرگترین هدیه خالق حکیم به مجموعه کائنات و فرش و عرش میباشد. از چنین منظری باید در جستجوی جغرافیایی باشیم که چرائی و چگونگی تجلی رفتار فاطمی را به نظاره بنشینیم. او که شاهد نزول ملائکه و گفتمان فرشتگان خدا با پیامبر بود، به گونه ای تربیت یافته که چون پدرش، الگویی تمام عیار برای زنان و مردان تاریخ باشد.
او خیر کثیر لقب گرفت تا برای همیشه الگوی زندهای در حوزههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باشد. پیامبر او را «مادر پدر» نامید تا نقش آفرینی زنان و دختران مسلمان را متذکر شود.
انتظار طبیعی مردم از الگو، برخورداری از مؤلفه هایی نظیر؛تناسب، تجانس، جامعیت، جاذبه، دافعه، ظرفیت و در دسترس بودن است. الگو باید نمود طبیعی و عینی در جامعه داشته باشد. زهرا نیامده است که در قاب تاریخ گرفتار شود و نگاه به او نگاهی اساطیری و افسانه ای باشد.
حضور حضرت زهرا (س) در غزوه احد و مداوای پیامبر(ص)، دفاع سرسخت او از حریم ولایت و امامت، نقش ماندگار او در بسیج مردم، خطبهخوانی او در دفاع از حقوق غصب شده، احسان طعام خود و فرزندان به مسکین، یتیم و اسیر در سه روز متوالی، خانه داری، همسرداری و فرزندپروری او، درسهای ماندگاری است که جامعه نیازمند بازآفرینی آن است.
جامعه امروزی بیش از هر زمان دیگری، نیازمند منش، بینش و کنش فاطمی است. جای تأسف است که سازه های اجتماعی فرهنگ حاکم از تبلور عینی فکر و اندیشه حضرت فاطمه (س) در عرصه جامعه محروم و مغبون است.
قاب گرفتن سیره حضرت فاطمه (س) در یک دوره تاریخی، جفای به او و همه شیفتگان و مشتاقان آن الگوی کامل زندگی است. تاریخ اگر چه می تواند لایه هایی از حقیقت را به تصویر کشاند؛ اما الگو باید متناسب با نیاز جامعه، نقش آفرینی کند و چون خورشید بر تارک هستی بدرخشد.
اکنون که به برکت جانفشانی شهیدان، نظام جمهوری اسلامی شکل گرفته و چهل و چهار سال از عمر خود را سپری کرده است، حداقل انتظار از کارگزارن نظام، زمینه سازی برای بروز و ظهور منش و روش علوی و فاطمی در حوزههای مختلف می باشد. سیره قران و پیامبر و اهل بیت بر تکوین توأمان نظر و عمل تکیه دارد.
خدواند در آیه دوم و سوم از سوره صف، ناهماهنگی بین گفتار و کردار را مذمت کرده و چنین رفتاری را موجب غصب خدواند سبحان دانسته است. ریشه یابی و آسیب شناسی غربت سیره عملی حضرت فاطمه (س) وظیفه کارگزاران فرهنگی است.
محمدحسین ساجدی نیا
سرپرست دبیرخانه اندیشکده خانواده مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت