پنجاه و نهمین نشست اندیشه ورزی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با سخنرانی آیت الله محمد قاینی عضو اندیشکده فقه و حقوق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و استاد درس خارج حوزه علمیه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد. در این نشست آیت الله قاینی در جمع اعضای اندیشکده های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و علاقمندان به این مباحث به موضوع "هوش مصنوعی و حجیت فتوا، قضا و قول خبره و کارشناس" پرداخت‌.


آیت‌الله قائنی در این‌ نشست با تاکید بر اینکه نسبت به هوش مصنوعی اطلاعات جامع و کاملی ندارم، گفت: هوش مصنوعی مقدار قابل بهره‌گیری است، ولی آنچه طرح می کنم، مبتنی بر همه فروض و احتمالاتی است که ممکن است این وسیله نسبت به آن آمادگی پیدا کند یا توانایی داشته باشد.
مسائلی که مطرح می شود، مثل اینکه مسئولیت ماشین‌خودران بر عهده کیست؟ از نظر فقهی کاملا پاسخ سهل و روان و ساده‌ است. برای مثال: برای معاملات ربات‌ها یا وکالت و عقودشان حکمی دارد، اگر بخواهم پاسخ آن داده شود، بدون معطلی پاسخ می‌دهم و از نظر فقهی این مسائل حل شده است. آنچه درحال حاضر دنبال می کنیم، سه مسئله مهم درباره هوش مصنوعی است؛ یکی مسئله فتوا، دیگری مسئله قضا و دیگری مسئله قول خبره و کارشناس. این سه مسئله از مسائل مهمی است که گفته می‌شود هوش مصنوعی توانایی‌هایی در آن دارد ولو به نحو احتمال که ممکن است، منشأ تحولی شود و مثلا استنباط فتوا یا رسیدگی به پرونده‌های قضایی یا کارشناسی مسائل که بر عهده خبرگان است به هوش مصنوعی محول شود. این سه مسئله، مسئله مهمی است.
اول این که فرض می‌گیریم، هوش مصنوعی آن خطاهایی که گفته می‌شود را ندارد و به گونه‌ای طراحی می‌شود که عصمتی پیدا می‌کند، نظیر عصمت انبیا. من فرض را جایی می‌برم که آقایانی که می‌خواهند از هوش مصنوعی تعریف کنند به بالاتر از آن نتوانند برسند. پس ما فرض می‌کنیم در نتایج هوش مصنوعی هیچ خطایی وجود ندارد و از انواع تحریف و خطر و سوگیری مصونیت دارد. همچنین فرض می‌کنیم تمام اطلاعاتی که به هوش مصنوعی داده شده است به گونه‌ای است که اگر به یک فقیه داده می‌شد، به همین نتیجه می‌رسید و حتی خطاهایی که ممکن است، یک فقیه داشته باشد و مثلا از مبانی خودش در مواردی عدول کند، این مشکل را هوش مصنوعی جبران می‌کند.
آیا معنای سخن این است که فقیه باید خانه‌نشین باشد و این دستگاه وظیفه پاسخگویی به مسائل فقهی را بر عهده بگیرد؟ مثلا اگر هوش مصنوعی بگوید بر اساس نظرات اصولی شیخ انصاری رساله عملیه شیخ انصاری این باید باشد، آیا می‌شود به این نتیجه هوش مصنوعی عمل کرد؟ با قطعیت می‌گویم نه، حتی اگر هوش مصنوعی در حد عصمت باشد، نمی‌توان به این نتیچه عمل کرد. چرا؟ سرّش این است داده‌هایی که هوش مصنوعی از آن استفاده می‌کند دو قسم است. یک قسم داده‌هایی که وقتی به دستگاه داده می‌شود، نتایجی که حاصل می‌شود به گونه‌ای است که دریافت‌کننده به صحت آنها قطعیت دارد. برای مثال یقین است که ماشین حساب همان کار محاسبه دستی را انجام می دهد و به نتایج ماشین حساب یقین داریم، لذا معنا ندارد بگویم این نتایج اعتبار دارد یا ندارد.
قسم دوم این است که شما داده‌هایی به هوش مصنوعی می‌دهید که نتایجش مساوی با نتایجی است که اگر فقیه می‌خواست به صورت مباشر دخالت کند به آن می‌رسید. در این صورت اگر خود فقیه مراجعه کند حجت است، ولی اگر دستگاه تحویل شما دهد، حجت نیست، چون این دستگاه یقین به حکم الهی نمی‌آورد و حتی ممکن است ظن هم نیاورد. علتش این است هیچ عامی به نتایج رساله عملیه فقیه خودش یقین و ظن ندارد و نهایتا شک دارد. خود فقیه یقین دارد ولی عامی یقین پیدا نمی‌کند و عامی از باب احتمال مطابقت با واقع به آن عمل می‌کند. آیا استبعادی دارد،شارع بگوید اگر آن کسی که می‌خواهد مباشر در استنباط باشد، شخص باشد، اعتماد بر او حجت است ولی اگر هوش مصنوعی باشد، حجت نیست؟ اگر ما به نظر فقیه اعتماد می‌کنیم، از باب امضای شریعت است و شارع، رویه عقلا در اعتماد به قول خبره را پذیرفته است، ولی ماشین‌های عصر ما سیره مستحدثه است و سیره مستحدثه هیچ ارزشی ندارد چون امضای شریعت در کنارش نیست. اعتبار سیره به سیره نیست، بلکه اعتماد سیره به امضای سیره است و امضای شارع است که به سیره ارزش و اعتبار می‌دهد.

ایرانی بودن الگو

در خصوص ايرانى بودن الگو، علاوه بر آنچه كه دوستان گفتند؛ كه خوب، شرایط تاريخى، شرایط جغرافيایى، شرایط فرهنگى، شرایط اقليمى، شرایط جغرافياى سياسى در تشكيل اين الگو تأثير می‌گذارد - كه قطعاً اينها درست است - اين نكته هم مطرح است كه  طراحان آن، متفكران ايرانى هستند؛ اين كاملاً وجه مناسبى است براى عنوان ايرانى؛ يعنى ما نمی‌خواهيم اين را از ديگران بگيريم؛ ما می‌خواهيم آنچه را كه خودمان لازم می‌دانيم، مصلحت كشورمان می‌دانيم، آينده‌مان را می‌توانيم با آن تصوير و ترسيم كنيم، اين را در يك قالبى بريزيم. بنابراين، اين الگو ايرانى است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی

 شکوفایی تمدن نوین اسلامی ایرانی

ملت ايران با همه دستاوردها، تجارب و عبرت‌های ارزشمند خود، رسالتی ملی، انسانی و اسلامی بر عهده دارد. اين ملت در گام دوم انقلاب اسلامی و در عصر پيشرفت‌های پرشتاب علمی، اطلاعاتی، ارتباطی، شناختی و نيز تحولات بينشی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی بين‌المللی، وظيفه دارد، توانمندی‌‌ها و ظرفيت‌های تمدنی ايران و اسلام را با استفاده از علم و فناوری روز و تجارب بومی و جهانی، برای نيل به تمدن نوين اسلامی ‌ايرانی، شکوفا سازد و آن را برای حل مسائل اساسی کشور و تعالی و سعادت خود، به خدمت درآورد. همزمان، موظف است که، توانمندی خويش را برای التيام آلام مسلمانان و مردم جهان و دستيابی ايشان به سعادت، تقديم دارد.

دستيابی به اين هدف، با «پيشرفت» در عرصه‌های فکر، علم، معنويت و زندگی، فراهم می‌شود که متفاوت از توسعه به معنی غربی آن، عبارت است از: «تکامل و تعالی پيوسته و پويای شئون و ساحات گوناگون حيات بشر بر اساس آموزه‌ها و ارزش‌های اسلامی، در مسير ظهور استعداد‌های فطری انسان‌ها». اين پيشرفت به الگويي جامع و بلندمدت نياز دارد تا مسير و مقصد آن را معين و تحولاتش را هدايت کند.

برگرفته از: مقدمه پیش‌نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

Back to top