عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) گفت: در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید شاهد یک نوع تغییر نگاه باشیم، تغییر نگاه از نگاه خودخواهانه و نفعمحور حاکم بر غرب به نگاه مبتنی بر ایثار و از خودگذشتگی در جامعه ایران.
به گزارش دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، دکتر محمد سلیمانی در دومین روز نهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که به صورت برخط برگزار شد، به ارزیابی انتقادی جایگاه مفاهیم دیگرخواهانه در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخت و افزود: با توجه به جايگاه والاي انفاق، ايثار و احسان در آموزههاي اسلامي، ميتوان چنين برداشت کرد که تحقق يک جامعه اسلامي بدون توجه به مفاهيم ديگرخواهانه ميسر نخواهد شد. از اين رو شناخت دقیق جایگاه دیگرخواهی و رفتارهای دیگرخواهانه در مناسبات اقتصادي يک جامعه اسلامي جهت ترسیم الگویی برای رسیدن به وضع مطلوب پیشرفت ایرانی-اسلامی، ضروري است.
وی ادامه داد: اگر رویکردهای موجود در اقتصاد متعارف که بر تشدید انگیزههای منفعتطلبانه مبتني است، مبناي تعريف الگو قرار گيرد، طبيعتاً آسيبها و موانع مشاهدهشده در مسير توسعه غربي حذف نخواهد شد و اگر رويکردهاي مبتني بر ديگرخواهي (تأکيد بر منافع کل جامعه و چشمپوشي از منافع شخصي در مسير تحقق اهداف جامعه اسلامي) اتخاذ شود و در مدل و استراتژي پيشرفت به عنوان يک محور کليدي مدنظر قرار گيرد، مجموعهاي از تدابير و سياستها طراحي خواهد شد که ميتواند به وضعيت بايسته اسلامي منجر شود.
استادیار دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) افزود: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مطابق آنچه در سند پایه خود تبیین شده دارای این آرمان است که «آرمانهای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ارزشهای بنیادین فرازمانی و فرامکانی جهتدهنده پیشرفت است. مبناییترین این ارزشها، نیل به خلافت الهی و حیات طیبه است. اهم ارزشهای تشکیلدهنده حیات طیبه عبارتاند از: معرفت به حقایق، ایمان به غیب، سلامت جسمی و روانی، مدارا و همزیستی با همنوعان، رحمت و اخوت با مسلمانان، مقابله مقتدرانه با دشمنان، بهرهبرداری کارآمد و عادلانه از طبیعت، تفکر و عقلانیت، آزادی مسئولانه، انضباط اجتماعی و قانونمداری، عدالت همهجانبه، تعاون، مسئولیتپذیری، صداقت، نیل به کفاف، استقلال، امنیت و فراوانی» همانطور که مشاهده میشود «مدارا و همزیستی با همنوعان»، «رحمت و اخوت با مسلمانان» و «تعاون» بخشی از ارزشهای تشکیلدهندهی آرمانهای این الگو هستند که ربط وثیقی با مفهوم دیگرخواهی پیدا میکنند.
سلیمانی خاطرنشان کرد: شواهد متعددی وجود دارد که جمعیت های متعددی از فقر، گرسنگي، سوء تغذيه، بيماريهاي مسري يا غير مسري، بيسوادي، و تبعيض ناروا عليه زنان رنج ميبرند. در جهان امروز، بحرانهاي زیستی نظیر آلودگي هوا، انتشار گازهاي گلخانهاي، به مخاطره افتادن منابع انرژی و.. ) در تمامي کشورهاي توسعهيافته و درحال توسعه وجود دارد که هر يک به تنهايي نشان از عدم موفقيت کشورها در دستيابي به اهداف توسعه پايدار و طراحي مسير بايسته آن دارد. از اين رو ميبايست با نگاه انتقادي رويکرد فعلي را بررسي و به دنبال طراحي مسير جديدي باشيم.
وی تصریح کرد: مداخلات هدفمند دولتها و برنامهها و طرحهاي سازمانهاي بينالمللي در کنار حرکتهاي مردمي در قالب سازمانهاي مردمنهاد، اگرچه اثرات مثبتي بر کاهش فقر، بهبود سلامت، حفظ محيط زيست و... داشته است، اما هنوز هم مشکلات و موانع فراواني در اين مسير وجود دارد. به نظر ميرسد اقتصاد توسعه در همان مسير جريان اصلي اقتصاد، سيستم تحليلي را در پيش گرفته که تمامي ابعاد و ظرفيتهاي انسان را در نظر نميگيرد و از اين رو نميتواند به نحو کامل اهداف خود را محقق سازد. انگيزش و تحريک انسانها براي تغيير وضعيت موجود، بيش از آن که نيازمند محرکهاي بيروني باشد، نيازمند محرکهاي دروني است و غفلت از محرکهاي دروني يکي از عوامل ناکامي استراتژيهاي توسعه است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) اظهار کرد: نظام روابط يک جامعه اسلامي بايد مبتني بر تعاون، تسالم و ديگرخواهي باشد و نه نفع شخصي؛ متأسفانه در مدلها و استراتژيهاي توسعه مدنظر کشورهاي اسلامي، تحت تأثير پيروي از نظام سرمايهداري و تجربيات کشورهاي توسعهيافته غربي، جايگاه و اهميت مقوله ديگرخواهي فراموش شده است. به سبب ناديده گرفتن تفاوت در چارچوب نهادي کشورهاي اسلامي با کشورهاي غربي، اين کشورها در عمل به موفقيت خاصي دست پيدا نکردهاند و با مشکلات و آسيبهاي فراواني روبرو شدهاند.
سلیمانی، طراحي يک مدل و استراتژي توسعه براي يک کشور اسلامي را نيازمند توجه به چارچوب نهادي مطرح شده در اسلام دانست و افزود: در اين چارچوب بر اخلاق و سيستم انگيزشي دروني تأکيد ويژهاي شده و محرک حرکت مردم در راستاي تحقق يک زندگي بايسته و توأم با رفاه، سيستم انگيزش دروني آنهاست. غفلت از اخلاق، مسلماً ناکامي در اهداف توسعه را در پي خواهد داشت و لذا از اين رو در حوزه سياستگذاري بايد بر روي اخلاقيات و ديگرخواهي تأکيد جدي صورت پذيرد. تضعيف اخلاق دیگرخواهی، اگر در آحاد مردم و مسئولان و فضای جوامع حاکم شود، از يک سو موجب غفلت از رنجها و آسيبهاي وارده به اقشار ضعيف شده و از سوي ديگر منجر به کاهش سیاستگذاریهای دیگرخواهانه (سیاستهای کلان عمومی برای حمایت از دیگرخواهی) خواهد شد که نتيجه هر دو امر، فقر، بيماري و گرسنگي گروه بزرگتري از جامعه خواهد بود.
وی ادامه داد: در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید شاهد یک نوع تغییر نگاه باشیم. تغییر نگاه از نگاه خودخواهانه و نفعمحور حاکم بر غرب به نگاه مبتنی بر ایثار و از خودگذشتگی. این الگو بایستی جامعه را از نگاه خودخواهانه اجتناب دهد و رفتارها و نهادهای دیگرخواهانه را تقویت کند. ابعاد کلی سند پایهی الگو در ابتدای این پژوهش بررسی شد. برای اصلاح آن در جهت دیگرخواهی، میتوان الگوی زیر را بهعنوان تکمیل سند پایه مختصراً ارائه داد. این الگو، خلاصهی همهی مباحث این مقاله است؛ بدین صورت که از مبانی خداشناختی، جهانشناختی، انسانشناختی، ارزششناختی و دینشناختی، آرمانها و رسالت و افق الگو استخراج میشود؛ آنگاه مبتنی بر این مبانی و این آرمانها و رسالت و افق، تدابیر الگو استخراج میشود.